مادربزرگ مومیایی بوریس جانسون؛ علت مرگ او چه بود؟
به گزارش مقاله های علمی، کارشناسان نسب شناسی در سال 2018 با آنالیز مسیر ازدواج ها و تولدها، به این نتیجه رسیدند که این جسد مومیایی متعلق به یکی از اجداد قرن هیجدهمی نخست وزیر سابق انگلیس بوریس جانسون است؛ اما از نظر دانشمندان این مهم ترین موضوع دربارۀ آنا کاترینا بیشوف نبود. برای آن ها تشخیص علت مرگ و سالم ماندن بدن مومیایی مهم ترین نکته بود. علت فاسد نشدن جسد آنا کاترینا را به حساب حجم جیوه موجود در بدن می گذارند؛ چیزی که تصور می گردد به تشخیص سیفلیس مربوط باشد که آن موقع روش درمان آن، فلز سنگین و سمی جیوه بود.
به گزارش فرادید؛ با این حال، بر اساس تحقیقات تازه، شاید سیفلیس علت اصلی مرگ او نبوده و یک عامل بیماری زای ناشناخته مغزی علت اصلی مرگ او باشد. نشانه های عفونت سفیلیس در بقایای مومیایی شده آنا وجود دارند؛ استخوان ران، قفسه سینه و جمجمه او حاوی زخم هایی است که نشان دهنده این بیماری هستند، اما محققان با آنالیز توزیع عوامل بیماری زایِ بدن او هیچ نشانه ای از ترپونما پالیدوم (باکتری عامل سفیلیس) نیافتند. آیا ممکن است میزان زیاد جیوه، آثار همین بیماری که منجر به مرگ او شده را پاک نموده باشد یا عامل دیگر در کار است؟
محققان پژوهش تازه درباره علت مرگ بیشوف، فراوانیِ جالب توجهی از مایکوباکتریاسه را در مغز او یافتند؛ هم در اندام ها و هم در جمجمه. آنها توانستند یک ژنوم تقریباً کامل را برای پاتوژنی که درون مایکوباکتری های غیرسلی (NTM) بود احیا نمایند و نشان دهند در برابر ترکیبات جیوه سرسخت شده است. چنین مقاومتی شاید در واکنش به استفاده دارویی مکرر از آن شکل گرفته باشد، شبیه مقاومت به باکتری آنتی بیوتیکی که امروزه شاهد آن هستیم.
این مومیایی به شکل باورنکردنی خوب حفظ شده زیرا در زمان حیات بدن او پر از جیوه بوده است؛ درمانی که احتمالا برای درمان بیمار اثری نداشته است.
حضور و حجم این باکتری ها در مغز در قیاس با فقدان کلی ترپونما پالیدومِ قابل کشف منجر به این شد که محققان به یک فرضیه جایگزین به جای مرگ ناشی از سفیلیس بیندیشند که قبلاً برای این مومیایی پیشنهاد شده بود: نخستین فرضیه این است که آنا کاترینا بیشوف از سفیلیس رنج می برد و در معرض درمان جیوه قرار داشت که موفقیت آمیز هم بود و تی پالیدوم به طور کامل از بین رفته بود، در حالی که عفونت مغزیِ NTM بعداً رخ داد. دومین فرضیه این است که او از NTM رنج می برد و نشانه هایی داشت که مشابه سفیلیس بود؛ بنابراین در معرض درمان جیوه نهاده شد، اما پاتوژن به واسطه محتوای جیوه و ژن های مقاوم به فلز سنگین، از جیوه جان سالم به در برد.
شواهد زخم در بعضی از استخوانها ممکن است نشاندهنده عفونت سیفلیس باشد که بیشوف از آن بهبود یافته بود، اما بعید به نظر میرسد سیفلیس علت مرگ او باشد.
زخم های جمجمه و استخوان های دیگر حاکی از آن است که نخستین فرضیه، اگرچه در سطح مولکولی غیرممکن به نظر می رسد، می تواند درست هم باشد. از سوی دیگر، این که یک NTM ناشناس ممکن است مقصر بوده باشد، هم از نظر مولکولی و هم از نظر رادیولوژیکی جور درمی آید. NTM شناسایی شده به ظاهر یک میکرب پردردسر بوده که تا دندان مجهز به ژن ها و سموم بیماری زایی بوده که اوقات بسیار بدی را برای بیمار رقم زده است. مجموعه نشانه ها مشابه نشانه های سفیلیس بوده است، به همین علت بدن بیشوف پر از جیوه بوده، اما مقاومت در برابر فلز سمی سنگین به این معناست که این امر قبل از کنار زدن پاتوژن، بیمار را کشته است.
پرونده این مومیایی با بسته شدن فاصله دارد، اما دست کم معمای آن روشن تر شده است، چون سفیلیس بدون وجود مدرکی از پاتوژن های آن بعید به نظر می رسد علت مرگ او بوده باشد. درباره NTM به این معناست که باید با سوءظن بیشتری به این پاتوژن نگاه کنیم و در نظر بگیریم که معمولاً چیزی است که تصور می گردد وجودش بیشتر در محیط است نه به عنوان یک مهاجم به بدن ما.
مطالعه این مومیایی نمایانگر اهمیت به کاربردن رویکرد های تشخیصی متفاوت در تحلیل دیرینه پاتولوژیک با ترکیب مشاهدات کلاسیک انسان شناسی و رادیولوژیکی با آنالیز های مولکولی است.
این مطالعه در مجله بی اِم سی بیولوژی منتشر شده است.
منبع: فرارو