کارگردان نمایش زهر(خند) عسل: تئاتر با مخاطبش زنده است
به گزارش مقاله های علمی، تهران (پانا) - تهیه کننده و کارگردان نمایش زهر (خند) عسل تماشاگران تئاتر را عنصری به شدت مهم و حائز اهمیت برای تئاتر برشمرد و از تاثیرات منفی بازگشت سالن های تئاتر به ظرفیت 50 درصدی کرونایی سخن گفت.
مهسا جاقتصادی منشی صحنه، دستیار کارگردان، طراح صحنه و لباس تئاتر، سینما و تلویزیون، کارگردان تئاتر و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته ادبیات نمایشی است که چندی پیش، کارگردانی نمایش زهر (خندِ) عسل نوشته عاطفه لطف الهی براساس اقتباسی از فیلم سینمایی دلیبال ساخته علی بیلگین را به صورت تک اجرا در تماشاخانه اهورا بر عهده داشت.
کارگردان نمایش زهر (خندِ) عسل که اثر براساس ایده اولیه ای از او شکل گرفته و سپس به همت عاطفه لطف الهی نمایشنامه نویس براساس یک فیلم سینمایی ترکیه ای به اقتباس درآمده است، در گفت وگو با پانا درباره جرقه اصلی ساخت اثر گفت: وقتی فکر هنرمند درگیر یک مسئله است، به سراغ آثار هنری می رود و تحقیق و جستجو می نماید که منجر به ایده برای ساخت یک اثر می شود. اصلی ترین دغدغه من برای ساخت یک اثر با موضوع اختلال دوقطبی این بود که با توجه به درصد اعلام شده باید در نظر گرفت از هر صدنفر، یکنفر با این حجم از آشفتگی فکری و نوسانات اخلاقی، بدونِ تعادل در رفتار و روحیات روبرو است که دستِ آخر، مواردی از قبیل خودکشی، کج خلقی و حتی دربیشتر مواقع، نوعی لج بازی با خود و عدم پذیرش مصرف دارو برای رهایی از این اختلال دوقطبی را به همراه دارد غافل از اینکه هرگز در هنر به این مباحث به مقدار کافی پرداخته نمی شود و همه چنین موضوعاتی را نادیده می گیرند. در صورتی که دست یک نفر زخم شود، برای درمان وعدم آسیب بیشتر اقدام می نمایند ولی وقتی موضوع به سلامت روان برمی شود و شخصی به این شدت درگیر یک بیماری می شود، آیا باز هم به همان مقدار به آن می پردازند؟ خیر!
وی درباره دلیل انتخاب مقوله اقتباس برای نگارش نمایشنامه اثر و کیفیت نمونه های موجود نمایشنامه های تالیفی و ترجمه راجع به اختلالات روان پریشی گفت: با توجه به سوال پیشین باید گفت که مقدار پرداخت و درگیری این موضوع کم بود و یا به این شکل صحبت و به تصویر کشیدن، حداقل نبود، بله. در نتیجه، در بخش نمایشنامه، از اقتباس یاری گرفته شد. اقتباس می تواند راهی برای تکمیل یک ایده در شرف تبدیل به تصویر برای مخاطب باشد اما تمام آنچه که در نهایت، دیده و حتی گفته می شود، ابتدا از فیلتر فکریات نویسنده و سپس کارگردان می گذرد تا به دست مخاطب برسد.
کارگردان اجرای نمایشنامه خوانی سفید برفی در خصوص تصمیمش برای ادامه استفاده از مقوله اقتباس برای اجراهای صحنه ای بعدی اش مطرح نمود: برای آثار بعدی در صورتی که فرصت مهیا باشد، می توان بار دیگر از نویسندگان ایرانی به منظور نگارش آثار اقتباسی برای مخاطبِ فهیم و باهوش تئاتر ایران بهره گرفت.
وی درباره نگرانی درباره بازخوردهای منفی جامعه هنری به واسطه اقتباس زهر (خندِ) عسل از یک اثر از سینمای ترکیه اذعان کرد: نخست اینکه اگر قرار باشد به دیده چنین اشخاصی که من آنها را عوام می نامم، فعالیت کنیم که اصلا نباید اثر هنری ساخت. بعلاوه، باید گفت اگر بعضی اشخاص چنین عقایدی هم دارند، می توان با ساخت آثار حرفه ای و ایجاد تغییر در رویه های غلط جاافتاده، فکریت این آدم ها را نیز با نمایش یک اثر شایسته عوض کرد. ضمناً، اگر من، خودم و سبک کاری خودم را می شناسم پس با علم بر این، سراغ مجموعه آثار هنری از قبیل تئاتر، سینما، کتاب و هنرهای تجسمی می روم که می دانم بر آنها تسلط و شناخت دارم و خروجی اثر، از نظر هنری درخور و متناسب با فکریات من است.
کارگردان فیلم کوتاه یک دقیقه قرنطینه درباره مسائلی که گریبانگیر گروه هنری قاف در حین ساخت اثر شد، گفت: گروه نمایشی در فرایند تمرینات با مسائل آنچنانی روبرو نشد هرچند وقتی نزدیک به موعد اجرا رسید، بعضی ناهماهنگی ها در ارتباط با سالن تئاتر محل اجرا، موانعی بر سر راه گروه نمایشی ایجاد کرد.
وی با اشاره به معضلات بازگشت سالن های تئاتر به ظرفیت 50 درصدی کرونایی، مطرح نمود: وجود مخاطب برای تئاتر به شدت مهم و حائز اهمیت است و حالا، این ظرفیت محدود در تمام تماشاخانه های تئاتر، نصف می شود. منظورم، تمام تماشاخانه هایی است که کارگردانان جوان می توانند در آن ها اجرا بروند و نه سالن های دولتی که به هر کسی داده نمی شود. تمام امید بازیگران به مخاطب است که هنرشان دیده شود. در مرحله بعد، به طور حتم، گروه های نمایشی با بازگشت سالن های تئاتر به ظرفیت 50 درصدی کرونایی، از لحاظ اقتصادی و با توجه به انتظار تهیه نماینده و سرمایه گذار برای بازگشت بخشی از سرمایه متضرر می شوند. علاوه بر اینکه این کم شدن ظرفیت، به نوعی بخش عمده ای از امید اعضای گروه نمایشی در پس کوشش ها و رفت و آمدها برای به اجرا بردن یک اثر را ناامید می نماید و برای آنها بار روانی به جا می گذارد.
جاقتصادی از ضربه واردشده به تئاتر در دوران پساکرونا با توجه به کاهش ظرفیت سالن های تئاتری وعدم رغبت بعضی تماشاگران برای تماشای آثار روی صحنه علی رغم رعایت دستورالعمل های بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شامل پوشش ماسک و دستکش و ضدعفونی سازی سالن های تئاتر پس از هر اجرا سخن گفت و ادامه داد: بازیگران و عوامل گروه نمایشی، حتی نمی توانند بعضی آشنایان را به دلیل سن بالا و شرایط کرونایی ایجادشده برای تماشای آثار دعوت نمایند که اتفاق بدی است. به طور قطع، نمایشی که در سال 1400 در حال انجام است برخلاف تئاتری که در سال 1398 به روی صحنه می رفت، با نبود حمایت و استقبال بخش عمده تماشاگران تئاتری روبرو است و اصلی ترین بهانه برای این عدم حمایت، کرونا است. تعداد تماشاگرانی که همواره و در هر شرایطی از آثار روی صحنه استقبال و حمایت می نمایند، خیلی اندک است.
نمایشی که در سال 1400 در حال انجام است برخلاف تئاتری که در سال 1398 به روی صحنه می رفت، با نبود حمایت و استقبال بخش عمده تماشاگران تئاتری روبرو است و اصلی ترین بهانه برای این عدم حمایت، کرونا است.
وی بعلاوه درباره شرایط طراحی صحنه و لباس در تئاتر نیز گفت: می توان چندان بدبینانه نگاه نکرد و نگفت بد است که قطعا نیست. به طور حتم، طراحی صحنه و لباس در تئاتر جای پیشرفت دارد اگر در درجه آخر اهمیت قرار نگیرد زیرا تمام فضای بصری و سپس صوتی اثر شامل طراحی نور، موسیقی، طراحی صدا و به طور کل، تمام رنگ صحنه، به طراحی لباس پس از تکمیل طراحی صحنه وابسته است و همه اینها در کنار هم به صحنه معنی می دهند.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: طراحی صحنه و لباس در تئاتر در قیاس با تصویر در آثاری که تا به حال، مشاهده کردم، خوب پیش می رود هرچند نمی توان گفت عالی است و به طور قطع، جای پیشرفت دارد. در بعضی آثار به هیچ وجه به این مقوله پرداخته نمی شود یا به صورت سرسری از آن می گذرند که یک رویه غلط جا افتاده است. همانطور که طراحی نور، بازیگردانی و کارگردانی در خدمت افزایش کیفیت آثار هستند، صحنه و لباس هم بی تاثیر نیست.
تهیه نماینده نمایش زهر (خندِ) عسل درباره اینکه پرونده این اثر با یک تک اجرا بسته شده است، گفت: به عقیده من، پرونده هیچ اثری بسته شدنی نیست؛ چه به صورت یک تک اجرا یا اجرای عموم به روی صحنه برود. به قول یکی از اساتید من که می گفت: وقتی شما دست به فراوری اثری می زنید، مثل بچه ای می ماند که او را به جهان آورده ای و پرورش دادی. این برای من تبدیل به جمله ماندگاری شد از اینرو، اثر فعلی، آثار قبلی و حتی آثار بعدی برای من هیچ وقت تمام نمی شوند به ویژه زهر (خند) عسل که از ایده تا پردازش و تبدیل به نمایشنامه شدن، بازیگردانی و به اجرا بردنش، برای من روندی به شدت دوست داشتنی داشت.
جاقتصادی در انتها اعلام کرد: همه نمایشها ممکن است روزی دوباره به صحنه برگردند و جانی تازه بگیرند.
منبع: خبرگزاری پانا